نشست راهکارهای تعامل میان نویسندگان فارسی زبان جهان

خود را معیار ندانیم و دیگران را به رسمیت بشناسیم

نویسندگانی از ایران و افغانستان، در نشستی که به همت گروه انتشاراتی بین المللی الهدی در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد، راه های ایجاد تعامل بیشتر بین نویسندگان فارسی زبان را بررسی کردند.

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی ـ هنری و انتشارات بین المللی الهدی، نشست راهکارهای تعامل میان نویسندگان فارسی زبان جهان به همت گروه انتشاراتی الهدی، روز پنجشنبه در محل سرای اهل قلم بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد. این نشست محل بروز نظرات و اندیشه های محمدسرور رجایی، نویسنده و اندیشمند افغان، علیرضا قزوه، شاعر و مدیر سابق مرکز تحقیقات زبان فارسی در دهلی نو، قهرمان سلیمانی، معاون پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و حمیدرضا شاه آبادی، نویسنده و مدیرعامل گروه انتشاراتی الهدی بود تا چگونگی تعامل نویسندگان فارسی زبان به بحث و نظر گذاشته شود.

فرهنگیان ایران، افغانستان و تاجیکستان نسبت به هم احساس نیاز کنند

در ابتدای این نشست، محمدسرور رجایی، ادیب افغان با بیان اینکه زبان فاسی، مردم ایران، افغانستان و تاجیکستان را به هم مرتیط می سازد، گفت: با استفاده از زبان فارسی، حرف و زبان و شعر و ادبیات همدیگر را می فهمیم و همین دلیلی بزرگ است که کارشناسان و فرهنگیان کشورهای فارسی گو، به گسترش این زبان و بعد از آن تعامل بین فرهنگیان فارسی زبان همت گمارند.

وی ادامه داد: مردم گمان می کنند که فارسی افغانستان که به نام دری شناخته می شود، متفاوت از زبان فارسی ایران است، درحالیکه اینطور نیست و هیچ افتراقی با یکدیگر ندارند. همه ما به زبان فارسی سخن می گوییم و باید تلاش کنیم که به همدیگر نزدیک شویم.

رجایی در ادامه اظهار کرد: نخستین موضوعی که باید به آن اشاره کنم، این است که فرهنگیان این کشورها نسبت به یکدیگر احساس نیاز کنند. اگر هر زمان به این نظر رسیدیم که برای پیوند و تعاملات و گسنرش زبانی بیشتر در پهنه بزرگ فارسی به یکدیگر احترام بگذاریم و نسبت به یکدیگر احساس نیاز کنیم.

وی تأکید کرد: اگر جمعی خود را بی نیاز احساس کند، خلأیی در زبان فارسی ایجاد خواهد شد.

رجایی در ادامه به حضور گسترده افغانستان در بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران اشاره کرد و گفت: اینکه افغانستان به عنوان میهمان ویژه در این دوره از نمایشگاه حضور دارد، اتفاق مناسبی است که نشان دهنده تعاملات در حوزه فرهنگ و ادبیات دارد. امیدوارم که این تعاملات از این محدوده فراتر رفته و شامل حوزه های هنر مانند فیلم و گرافیک و عکاسی و نمایش هم شود.

همکاری های نویسندگان ایران و افغانستان آغاز شود

علیرضا قزوه، شاعر نام آشنای نسل انقلاب، سخنران دیگر این نشست تخصصی بود که در ابتدای سخنان خود، با رجوع به تجربیات شخصی خود طی سال های فعالیت ادبی اش، خواستار تخصص داشتن تمامی نویسندگان و شاعران کشورمان در خصوص یک کشور خاص شد.

وی گفت: بیست و چند سال پیش این احساس نیاز را منتقل کردم و همان زمان، محمدحسین جعفریان، در زمینه افغانستان و آقای بیدج درباره ادبیات فلسطین کار کردند و من هم تاجیکستان را انتخاب کردم. همزمان با آغاز جنگ های داخلی تاجیکستان در سال 1991 شاعری به نام محمدعلی عجمی به ایران آمد و در حوزه هنری مشغول به کار شد و با همکاری و همفکری هم دفتر ادبیات تاجیکستان را باز کردیم. در حقیقت تخصصی کار کردن در باره ادبیات هر کشوری، ضرورتی بود که سال ها قبل آن را احساس کردم و هم اکنون هم به آن تأکید می کنم.

قزوه ادامه داد: همان زمان آشنایی من با زبان فارسی تاجیکی افزایش یافت و حتی رساله های کارشناسی ارشد و دکترایم درباره شعر امروز تاجیک بوده است. به هر حال، تعامل خود با نویسندگان و شعرای تاجیک را آغاز کردم و دانستم که چقدر این ادبیات مهجور و مظلوم مانده است.

وی با گلایه از نبود همکاری ها و تعاملات گسترده بین چهره های فرهنگی تاجیکستان و ایران گفت: تنها محمدعلی عجمی برای مدت 2 سال همکاری هایی را در ایران داشت که ماحصل آن چاپ کتاب هایی بود که در تاجیکستان بسیار مورد توجه قرار گرفتند. دیگر تعاملاتی که می توانم به آنها اشاره کنم، برخورد نزدیک با لایق شیرعلی، بهترین شاعر تاجیکستان است. همچنین نقد من بر کتاب صدرالدین عینی با نام یادداشت های صدرالدین عینی که واکنش های مثبت و منفی بسیاری به همراه داشت و زمینه ساز نقدهای جدی بسیاری درباره زبان فارسی در تاجیکستان شد.

وی در پایان این بخش از سخنان خود به تجربیاتش در تربیت شاعران فارسی گو در هند تحت فعالیت انجمن بیدل دهلوی و همچنین راه اندازی سایت شاعران فارسی زبان با 2 هزار و 500 عضو و استفاده از فضای What’s up با عنوان گروه خوبان فارسی گو و انتشار 14 عنوان کتاب در هندوستان، پاکستان و تاجیکستان اشاره کرد.

هویت جغرافیای فرهنگی خود را فراموش کرده ایم

همچنین قهرمان سلیمانی که سابقه نویسندگی و همچنین تصدی گری رایزنی فرهنگی ایران در تاجیکستان را در پرونده خود دارد، برخلاف علیرضا قزوه، در آغاز سخنان خود از تجربیات علمی و نظریات تئوریک بهره برد و گفت: هر آدمی چند هویت دارد. در این میان ما ایرانی ها یک هویت خود را فراموش کرده ایم که آن هویت به اعتبار جغرافیای فرهنگی است.

وی تأکید کرد:هیچ کدام از کتاب های ما به اعتبار هویت زبان فرهنگی ما طراحی نشده است. متأسفانه نسل گذشته به این موضوع توجه نکرده است و هیچگاه افغانستان، تاجیکستان و تاجیک های ازبکستان در جغرافیای فرهنگی نویسندگان ایرانی جایی نداشته اند.

وی با اشاره به نقش بدخواهان در بروز چنین وضعی افزود: برخی از این نقصان ها به دلیل فعالیت های دیگران است. مثلاً در تاجیکستان رمان تهران مخوف، نوشته کاظمی که نخستین رمان اجتماعی ایران است و در آن شکست مشروطه را بیان می کند و در آن تهران سراسر از فقر و فحشا و فساد و فلاکت معرفی شده است. این کتاب با حمایت جریان هایی خاص با 120 هزار نسخه چاپ و منتشر شد و مشخص است که با اهداف خاصی این کار صورت گرفت.

سلیمانی در ادامه سخنان خود گفت: مهمترین کتاب چاپ شده در تاجیکستان یادداشت های صدرالدین عینی است که محدود و دست و پا شکسته به فارسی منتشر شد اما نکته تأسف آور اینکه یک نویسنده تاجیک به نام جلال اکرامی رمانی به نام دختر آتش را نوشت، این رمان بعدها به روسی و از زبان روسی به فرانسه ترجمه شد و اخیراً هم یک مترجم ایرانی آن را از فرانسه به فارسی ترجمه کرده است و حال خودتان فکر کنید که چه بر سر اشعار حافظ که در این رمان نوشته شده، آمده است.

وی با انتقاد از رویه برخی از فرهنگیان در ایران گفت: ما دارای یک اعتقاد غلط هستیم و آن این است که خود را ملت برتر و قوم برگزیده خدا می دانیم و می خواهیم نظراتمان را به فرهنگیان افغانستان و تاجیکستان تحمیل کنیم.

سلیمانی همچنین به بیان خاطره دیدار خود با مرحوم حسن حبیبی پرداخت و گفت: هنگامی که می خواستم به عنوان رایزن فرهنگی ایران به تاجیکستان بروم، برای دریافت نصیحت نزد مرحوم حبیبی رفتم و وی به من تأکید کرد که اگر خواستم با تاجیک ها گفت و گوی فرهنگی داشته باشم، آنها را به رسمیت بشناسم. همینطور هم شد و اگر در تعاملاتمان اینگونه رفتار کنیم، نتایج درخشان تری در پی خواهد داشت.

مصائب مرگ زبان

حمیدرضا شاه آبادی،اصل تعامل بین نویسندگان فارسی زبان و چگونگی برقراری آن را  مورد تأکید قرار داد و گفت: فرهنگیان و حتی مسئولان ما به دنبال تعامل هستند و حتی با برنامه ریزی ها و هدف گذاری ها به دنبال آن هستیم اما ناخواسته از مفاهیم کلی و جزیی قابل وصول دور شده و با ایجاد شرایطی، حرف هایی را در قالب تعارف رد و بدل می کنیم و در آخر هم به نتیجه ای مشخص نمی رسیم.

وی ادامه داد: اگر بپذیریم که زبان موجود زنده است و مانند هر موجود زنده ای متولد شده، رشد می یابد و ضعیف و قوی می شود و در آخر هم می میرد، مراقبتمان از زبان فارسی بیشتر خواهد شد. با مرگ زبان که هر ساله در نقاط مختلف دنیا اتفاق می افتد، بخشی از بشر، تجربه بشری و فهم بشری نسبت به جهان هم می میرد. بنابراین برای باقی ماندن خودمان هم که شده باید زبان خود را حفظ کرده و آن را تقویت کنیم.

شاه آبادی در ادامه تأکید کرد: ما برای حیات خودمان و تداوم حیاتمان باید با ملت های فارسی زبان ارتباط داشته باشیم. هم با نویسندگان فارسی زبان و هم با دیگر اقشاری که به زبان فارسی صحبت می کنند.

وی با اشاره به وجود مخاطبان بسیار فارسی زبان گفت: اگر نویسندگان ایرانی و افغان و تاجیک، تنها برای مردم کشور خود ننویسند و مخاطبان دیگر کشورهای فارسی زبان را در نظر بگیرند، مخاطبانشان افزایش یافته و سودآوری بیشتری هم در پی دارد.

مدیرعامل گروه انتشاراتی الهدی در ادامه سخنان خود به بحث اقتصادی وارد شد و افزود: هیچ فعالیتی رشد نخواهد کرد، مگر حضور گروهی که با هدف فعالیت اقتصادی وارد آن عرصه شوند. بنابراین اگر تعاملات فرهنگی سود مالی در پی داشته باشد، و سبب شود که ناشر و نویسنده از این مخرج به سود مالی خواهد رسید، قطعاً با اشتیاق و توانایی بیشتری کار خواهد کرد.

نقش سازمان های مردم نهاد در تعامل نویسندگان فارسی زبان

در ادامه باز هم نوبت به محمدسرور رجایی، نویسنده افغان رسید. وی این بار با توجه به نقش سازمان های مردم نهاد در ایجاد تعامل بین نویسندگان فارسی زبان گفت: در سال های ابتدایی دهه 60، تمام مطالعات ما در افغانستان معطوف به کتاب ها و نشریاتی می شد که از ایران به دستمان می رسید. آن زمان نه بنیاد و نهادی دولتی بود که این نشریات را به ما برساند و نه کسی به امید این سازمان های دولتی نشسته بود. بلکه مردم خود به فکر هم بودند.

وی ادامه داد: سازمان های دولتی در انتخاب کتاب و نشریات به طور کلی سلیقه ای عمل می کنند. امروزه هم با توجه به فعالیت فرهنگیان فارسی زبان در اقصی نقاط دنیا، می توان فضای تعاملات زبانی را از شکل سازمانی آن خارج و آن را مردمی کرد.

رجایی همچنین با انتقاد از نبود ارتباط عمیق فرهنگی بین مردم افغانستان و ایران گفت: مردم افغانستان از 30 سال پیش تا کنون در ایران مهاجر هستند ولی کمترین آشنایی از ادبیات و فرهنگ میزبانان خود ندارند؛ ایرانی ها هم آشنایی چندانی با فرهنگ و رسوم افغان ها پیدا نکرده اند. حتی ایرانی ها از حضور افغان ها در 8 سال دفاع مقدس بی خبرند و امسال که در نمایشگاه کتاب غرفه ای را به عکس شهدای افغان اختصاص داده ایم، مردم با دیدن این عکس ها متعجب می شوند.

شیوه ها باید تغییر یابد

علیرضا قزوه، در ادامه با اشاره به غلط بودن برخی شیوه ها در فعالیت های فرهنگی کشور اشاره کرد و گفت: تجربه به من می گوید که ما زبان فارسی را مساوی ایران گرفته ایم؛ فراخوان سمینارها را محدود به ایران کرده ایم؛ جشنواره هایمان برای ایرانی هاست و فارسی زبانان دیگر کشورها را فراموش کرده ایم.

وی ادامه داد: باید تلاش کنیم که زبان فارسی دری و فارسی تاجیکی را بفهمیم  و از ظرفیت های همدیگر برای آموزش صحیح زبان فارسی استفاده کنیم و به سمت اصلاح زبان در این کشورها برویم. متأسفانه کتاب یادداشت های صدرالدین عینی، زبان فارسی در تاجیکستان را تضعیف کرد. باید به آنها بگوییم که معیار گلستان سعدی است و زبان فارسی را در تاجیکستان اصلاح کنیم. همچنین باید به نویسندگان افغانستان و تاجیکستان مسئولیت بیشتری بدهیم تا آنها هم بتوانند حضور مناسبی داشته باشند.

قزوه در ادامه به ناکارآمدی نهادهای دولتی در ترویج فرهنگ فارسی تأکید کرد و با یادآوری سابقه دیپلماتیک خود گفت: به جای اینکه دیپلمات و استاد دانشگاه و معلم به کشورهای مختلف بفرستیم تا فرهنگ ایرانی و زبان فارسی ما را تدریس کنند، باید از ظرفیت دانشجویان در این عرصه بهره برد؛ چون تجربه من می گوید که این اقدام تأثیرات بیشتری به دنبال خواهد داشت.

معیار تنها ما نیستیم

در ادامه سخنان قزوه، قهرمان سلیمانی که مخالفتش با سخنان قزوه آشکار بود، با بیان اینکه یادمان باشد، دنیا صدای منطقی را می شنود و نه صدای بلند را، گفت: ما قدرت گفت و گوی فرهنگی خود را در جغرافیای فرهنگی خود از دست داده ایم و تا روزی که عادت نکنیم دیگران را به رسمیت بشناسیم، دیگران از ما تبعیت نخواهند کرد.

وی در ادامه با انتقاد از پیشنهاد علیرضا قزوه در خاتمه دادن به مأموریت نهادهایی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت: ما نیاز به فعالیت این نهادها داریم و باید دیگران را به رسمیت بشناسیم. مثلاً چرا باید ما معیار ادبیان فارسی باشیم و با این معیار یادداشت های صدرالدین عینی را دلیل تضعیف زبان فارسی بدانیم. زبان فارسی در تاجیکستان و افغانستان و نقاط مختلف ایران مختص به همان نقطه است و هویت خاص خودش را دارد. یادمان باشد که زبان معیار زبان ما نیست و باید تنوعات را به رسمیت بشناسیم.

دومین نشست گروه انتشاراتی الهدی در حالی به پایان رسید که چالش های ایجاد شده بین علیرضا قزوه و قهرمان سلیمانی، نشست پرباری را رقم زد و رضایت حاضران در جلسه را در پی داشت.

سومین نشست این موسسه فرهنگی ـ هنری و انتشارات بین المللی، جمعه 12 اردیبهشت از ساعت 14 در غرفه الهدی در بازار جهانی کتاب (طبقه دوم شبستان) برگزار می شود. مصطفی رحماندوست، شهرام اقبال زاده و حمیدرضا شاه آبادی در این نشست با موضوع کتاب کودک و ترجمه به زبان های خارجی سخن می گویند.





نظرات کاربران